عشق دوستی و محبت » را گــویند ، و عشق و محبت ؛ یكی از عـالی ترین و مهمترین احـوال عـارف و از مهمترین مبانی و اصول تصوف بشمار میرود ، بخاطــر اینکه عشق حقیقی ؛ آتشی سوزان، بحری بی پایان ، الفت رحمانی و الهام شوقی است !
چنانچه عطار میگوید : عشق مهم ترین رکن طریقت است و این مقام را تنها انسان کامل که مراتب ترقی و تکامل را پیموده است ، درک مینماید .
کس دریـــن وادی بجـــز آتش مــباد ــ وان که آتش نیست عیشش خوش مباد
عـــاشق آن باشد که چون آتش بود ــ گـــرم رو و سوزنـــده و سرکش بــود
عــاقبت انـدیش نبـــود یــک زمــان ــ درکشد خوش خوش بر آتش صد جهان
زمانیکه سالک در وادی عشق قـدم می گــذارد ، وجودش مالامال از محبت ، شوق و مستی می گــــردد ، در اتش سوزان و تب و تاب آن می سوزد و حظ می برد .
چنانچه استاد امین الدین سعیدی » درمورد چنین نوشته است :
( الهی ! مقصد سفر من رسیدن به دیدار تو است ، به من قوت ده و قلبم را از بد سیرتان به بیــم افگن و انس خـود را وانس بندگـانی که دوستداران و بندگـانی متواضع تو اند در قلبم بیافزا و قلبم را به محبت خویش مشغول بدار . ۲ » )
ــ خواجه بزرگ عبدالله انصاری پیر هرات » می فرماید : محبت تعلق دل است بین همت و انس ، در بــذل ( برای محبوب ) محبت از نخستین وادی های فنا است . »
: ــ مــولانا جلال الدین بلخی چنین سروده است
چــون قلم در عشق سبحانی رسید ــ هــم قلم بشکست و هم کــاغذ درید
ــ مولانا ابوالمعانی عبدالقادر بیدل چنین سروده است :
دروادی عشق اگر دویدن باشد ــ بر جــاده غیر خــط کشیدن باشد
ما و سفری که همچو خط پر کار ــ هــرجا برسی بخـود رسیدن دارد
درباره این سایت